معرفت ضمنی و گونه‌های آن در معماری بر اساس اندیشۀ هری کالینز

نویسندگان

دانشگاه شهید بهشتی، دانشکدۀ معماری و شهرسازی

چکیده

از میانۀ سدۀ بیستم که مایکل پولن‌یی مفهوم «معرفت ضمنی» را مطرح کرد، این مفهوم به‌تدریج به حوزه‌های گوناگون علم وارد شد و با چندین رویکرد‌ تبیین شد؛ اما در حوزۀ معماری همچنان معرفت ضمنی را بیشتر با تکیه بر اندیشۀ پولن‌یی و همچون معرفتی مرموز که مبنای عمل طراحی است تبیین می‌کنند. هدف تحقیق حاضر پیش نهادنِ یکی از اندیشه‌هایی مطرح‌شده دربارۀ معرفت ضمنی، کاربست آن در معماری و سنجیدن امکانات و محدودیت‌های آن برای تبیین معرفت ضمنی معماری است. اندیشۀ یادشده مدل هری کالینز، جامعه‌شناس علم، دربارۀ معرفت و اقسام ضمنی و صراحی آن است. مقالۀ حاضر این هدف را از طریق فهم اندیشۀ کالینز، آن‌گونه که در آخرین آثار مکتوب او دربارۀ معرفت ضمنی نمود یافته است، دنبال می‌کند. بر مبنای کاربست این اندیشه در معماری، معرفت صراحی معماری معرفتی است که از طریق واسطه‌های مادی به معمار انتقال‌دادنی است. معرفت ضمنی معماری نیز معرفتی است که بنا به سرشت آن از طریق واسطه‌های مادی انتقال‌دادنی نیست و از طریق هم‌نشینی معمار با دارندگان این معرفت یا از طریق تجربۀ عملی معماری به معمار منتقل شود. معرفت‌های تنانی و جمعی گونه‌هایی از معرفت ضمنی معماری‌اند؛ اما معماری بر معرفت‌های ضمنی دیگری نیز مبتنی است که در طبقه‌بندی کالینز نمی‌گنجد.

کلیدواژه‌ها