رفتار بناهای تاریخی به سادگی قابل پیشبینی نیست و یکی از راههای درک بهتر این رفتار، درنظر گرفتن آن همچون یک سیستم پیچیده است. در نظریه سیستمهای پیچیده به پدیدهها، لایهلایه نگاه میشود و تمرکز بر روابط میان اطلاعات است. سیستمها با ماهیت متفاوتِ فرآیندهایشان در هر لایه، الگوی رفتاری خاصی را بروز میدهند که از همافزایی این لایهها، رفتارِ کلِ سیستم پیشبینی پذیر میشود. از دریچه این نظریه، رفتار در بنای تاریخی مفهوم جامعتری را در بر میگیرد و تنها شامل سازه نمیشود. از سویی دیگر، پیشینه تحلیلِ سازه در بناهای تاریخی نشان از اهمیت هندسه در حفظِ تعادل بنا دارد. در حالی که ابزارهای ماشینی که امروزه متداول هستند، از اصول دیگری در تحلیلهای خود استفاده میکنند و بدلیل داشتنِ پیشفرضهای سادهانگارانه، نتایج قابل اطمینانی هم ارائه نمیدهند. در این مقاله، با تبیین چارچوب مفهومی برای شناخت یک بنای تاریخی بر اساس نظریه سیستمهای پیچیده، استدلال میشود که، تحلیلِ رفتار در یک بنای تاریخی از سویی منوط به بررسی فرآیندهایِ لایههایِ متفاوتِ بناست و از سویی دیگر، مستلزم بکارگیری دانشِ تجربی در این گونه بناهاست. سپس، با بررسی سیر تاریخی تحلیلِ تعادل در بناهای تاریخی، نتیجهگیری میشود که از ترکیب روش حدی و ابزار استاتیک گرافیکی میتوان پیچیدگیِ رفتار در عناصر سازهای یک بنای تاریخی را بکمک تحلیل یک فرآیندِ اطلاعاتمحور، از مسیر حرکت نیروی رانش در بنا ارزیابی کرد. این مقاله توصیفی – تحلیلی با پیادهسازیِ این شیوه بر روی یک تاق چهاربخش به عنوان یک جزء از بنای تاریخی، پیشنهاد خود را بصورت عملی ارائه میکند.