مصرف انرژی ساختمانها و آلودگیهای زیستمحیطی منتج از آن، مرهون مورفولوژی یک شهر است. اغلب پژوهشهایی که در شهرسازی و انرژی کارایی انجام شده، مصرف انرژی در شهر را در دو مقیاس خرد (تکساختمان) و کلان (حملونقل، مدیریت شبکهها و زیرساختها) ارزیابی کردهاند. تمرکز بر شکاف بین این دو سطح، یعنی مقیاس میانی و بافت شهری، همچنین لحاظ داشتن آن در فرایند طراحیِ مجموعههای ساختمانی و بافتهای شهری، میتواند موجب بهبود وضعیت بهرهوری انرژی در بخش ساختمان گردد. در این مطالعه، شهر بیرجند که در منطقهای کویری با شدت دمایی بالا در تابستان و برودت بالا در زمستان قرار دارد، مورد پژوهش قرار گرفته است. با توجه به اینکه پژوهش دو موضوع مصرف انرژی و ریخت شهری را مورد مطالعه قرار داده و هرکدام روش خاص مطالعۀ خود را دارد، از روش ترکیبی استفاده شده است. لذا در بخش ریخت شهری، از روش ریخت گونهشناسی و با بررسی تصاویر هوایی، نقاط عطف زمانی و مکانی دگرگیسی بافت شهر بیرجند شناسایی شده است. در بخش انرژی، از هرکدام از بافتهای شناساییشده، واحدهای مطالعاتی با مساحت 100×100 مترمربع انتخاب گردیده و توسط نرمافزار هانیبی، مصرفِ انرژی هرکدام شبیهسازی شده است. در نهایت به روش توصیفیتحلیلی ارتباط این دو موضوع با یکدیگر مورد سنجش قرار گرفته است. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که ریخت بافت جدید، عملکرد بهتری نسبت به الگوی ریختی بافت قدیم از منظر انرژی کارایی داشته است. همچنین در بین الگوهای فرمی که در جهتگیری و نسبت طول به عمق بهینهای قرار گرفتهاند، وضعیت بهینۀ تقاضای انرژی در الگویی که کمترین نسبت سطح به حجم را دارد، به وجود میآید.