نواحی شهری تاریخی تبلور کالبدی ارزشها، سنتها و ایدئولوژی ساکنان و بیانگر تاریخ اجتماعات، تکامل جامعه و هویت فرهنگی آن هستند. این نواحی بهمثابۀ بخشی از شالودۀ شهر از یک سو عرصۀ فعالیت، سکونت و کسب و کار گسترۀ وسیعی از ذینفعان با منافع و تقاضاهای مختلف و بعضاً متضاد و از سوی دیگر، عرصۀ اعمال ضوابط حفاظت از میراث فرهنگی هستند که محدودیتهایی را برای ذینفعان ایجاد میکند و زمینهساز بروز تعارض منافع خواهد بود. بنابراین وجود تعارض ذینفعان در چنین نواحی اجتنابناپذیر خواهد بود و مدیریت تعارض آن بهمثابۀ بخشی از مأموریتهای برنامهریزان شهری ضرورت مییابد. با توجه به اینکه شناخت ذینفعان موجود در نواحی شهری تاریخی و تحلیل الگوی تعارض آنها بستر لازم برای مدیریت تعارض ذینفعان را فراهم میسازد، نوشتار حاضر در پی آن است با انتخاب طرح حریم حفاظتی محلۀ سنگلج بهعنوان نمونۀ مطالعاتی، به شناخت ذینفعان دخیل در این طرح، سنجش موضع آنها به طرح و در نهایت تبیین الگوی ساختار تعارضات پیش روی آن بپردازد. این مقاله در چهارچوب پارادایم پژوهش کیفی تدوین و دادههای موردنیاز آن با استفاده از روش نمونهگیری گلولهبرفی و انجام مصاحبههای عمیق گردآوری و در چهارچوب نظریۀ زمینهای در نرمافزار Nvivo10 کدگذاری و تحلیل شده است. بر پایۀ یافتههای پژوهش، ذینفعان درگیر در طرح حریم حفاظتی محلۀ سنگلج در دو دستۀ «عمومی و خصوصی» و موضع آنها نسبت به طرح نیز در چهار گروه «قدرتگرایانه، تقابلگرایانه، تعاملی و بیطرفانه» قابل دستهبندی است. موضع تقابلگرایانۀ ذینفعان شامل «تعارض ارزشی»، «تعارض منافع اقتصادی» و «تعارض رویهای» است که در دو دستۀ کلان «تعارض منافع عمومی و خصوصی» و «تعارض سازمانی» دستهبندی شده است. ماهیت اقتدارگرایانۀ نظام برنامهریزی حفاظت، مشارکتگریزی و غیرواقعبینانه بودن طرحهای حفاظتی، عدم یکپارچگی برنامهریزی شهری و برنامهریزی حفاظت و فقدان مکانیسمهای جبران خسارت مالکان، از مهمترین عوامل بروز تعارض در این طرح به شمار میروند.