جایگاه مفهوم معماری در نظام طبقه‌بندی علوم مسلمانان در سده‌های نخست هجری با تکیه بر اندیشه‌های ابونصر فارابی

نویسندگان

دانشگاه شهید بهشتی

چکیده

از راه‌های شناخت معماری پیشامدرن جهان اسلام پرداختن به جنبه‌های معرفتی آن، از جمله نسبت معرفت‌های معماری با علوم رسمی است. حکیمان مسلمان از همان آغاز نهضت علمی در نیمۀ سدۀ دوم هجری، به طبقه‌بندی علوم عنایت کردند. این جریان در طی سده‌ها ادامه یافت. ابونصر فارابی، فیسلوف سدۀ سوم و چهارم هجری، از مهم‌ترین ایشان است و آراء او در طبقه‌بندی و مراتب علوم اثری وسیع و عمیق در طی تاریخ در سرتاسر جهان اسلام داشته است. در این مقاله، منابع مهم طبقه‌بندی علوم در نخستین برهۀ تاریخ علم در جهان اسلام، یعنی از نیمۀ سدۀ دوم تا سدۀ پنجم، را با تکیه بر اندیشه‌های ابونصر فارابی بررسی می‌کنیم. در این بررسی، با اتکا بر فنون تاریخ مفهومی، مفهوم معماری را با هر واژه و هر نحو دسته‌بندی، در این متون می‌جوییم و جایگاه آن را در نسبت با دیگر علوم روشن می‌کنیم. به این منظور، پس از مرور تاریخ طبقه‌بندی علوم در جهان اسلام و معرفی منابع اولیۀ این تحقیق ــ یعنی شش کتاب اصلی طبقه‌بندی علوم در سده‌های نخست ــ مواضع ظهور مفهوم معماری را نشان می‌دهیم. آشکارترین مفهوم در این منابع که در دایرۀ مفهومی معماری می‌گنجد «صناعت بنا»ست. علاوه بر فارابی، اخوان الصفا بیش از دیگران دربارۀ صناعت بنا، در زمرۀ صناعات مدنی عملی، سخن گفته و نسبت آن را با علوم و صناعات نشان داده‌اند. فارابی از صناعتی دیگر به نام «صناعت ریاست بنا» و رابطۀ آن با صناعت بنا یاد کرده است. پاره‌ها و شئونی از معماری نیز در علومی چون حیل و مساحت و نقل میاه پراکنده است. پس از اخوان، توجه حکما به صناعات، از جمله معماری، افول کرد.

کلیدواژه‌ها