سابقۀ تاریخی سکونت در مجموعههای زیستی از جمله در ایران، نشان میدهد که رفتارهای قلمروی برای ساکنان، برنامهریزان و طراحان، محترم و همه در تفاهم و توافقی ضمنی و گاه رسمی، به رعایت لوازم زیستن در چنین شرایطی ملزم بودهاند. در این نوشتار، سطوحی از رفتارهای قلمروی با عنوان «قلمروهای تفاهمی» یا «وفاق ضمنی» که وجه مشخصهشان عدم مالکیت حقوقی مدعیان بر این قلمروها بوده، معرفی و دستهبندی شده است. قلمروهایی که نقشی مهم در شکلگیری ساختارهای ارگانیک بافتهای تاریخی داشته و میتواند در چهار سطح با عناوینِ قلمرو متأثر از اهلیت در مکان، قلمرو متأثر از نظام دسترسی، قلمرو متأثر از حدود همسایگی و قلمرو متأثر از نظام برگزاری مراسم آیینی و مذهبی، مورد شناسایی قرار گیرد. روش تحقیق در این نوشتار کیفی و بررسی مصداقی موضوع تحقیق، شرایط ایجاد تلارپیش در شهر تاریخی ماسوله است که با حضور در مقر رفتاری واقعی و در تناظر با سطوح قلمروی برشمردهشده، مورد واکاوی قرار گرفته است. نتایج بررسی نشان میدهد رضایت عمومی، رضایت همسایگی، ایجاد مزاحمتنکردن در مسیرهای دسترسی و همچنین، ایجاد مزاحمتنکردن برای برگزاری مراسم آیینی علمبران ماسوله، از جمله مواردی است که متقاضی ایجاد تلارپیش در شهر تاریخی ماسوله میبایست از دیرباز، به رعایت آنها اهتمام میورزیدهاند. قلمروهای تفاهمی در ذهنیت جمعی مردمان ایرانزمین، حضوری پایدار داشته و مورد توافقی فراگیر بوده است؛ لذا میتوان با روزآمدسازی سازوکارهای بهکارگیری آن، در تدوین تدابیر بومی مداخله در مکانهای تاریخی بسیار کمکرسان باشد.