زمینه‌گرایی در آثار معماران غیرایرانی در دورۀ پهلوی اول (مدرسۀ البرز و ایرانشهر)

نویسندگان

1 دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال

2 دانشگاه علم و صنعت ایران

چکیده

فعالیت معماران در دورۀ پهلوی به سه دستۀ‌ معماران سنتی، معماران تحصیل‌کرده در غرب و معماران خارجی تقسیم می‌شود. این پژوهش سعی دارد با تمرکز روی دستۀ سوم، یعنی معماران خارجی، به نحوۀ نگرش و تأثیرات آن بر بناهای آموزشی از منظر زمینه‌گرایی بپردازد. لذا مدرسۀ البرز تهران و ایرانشهر یزد به‌عنوان دو نمونه از آثار این معماران بررسی شده است. در این پژوهش، روش تحقیق از نوع کیفی و مطالعۀ موردی است که با تحلیل نمونه‌ها همراه است. نتایج تحقیق نشان می‌دهد هر دو نمونه از منظر شباهت‌های سبکی و ظاهری به مواردی همچون استفاده از مصالح، تزیینات و اشارات تاریخی توجه داشته‌اند؛ اما بخش عمده‌ای از نظام ارزش‌ها که زیرساخت زمینه‌های فرهنگی‌اجتماعی و عملکردی بناهای آموزشی را تشکیل می‌دهند و نقش مهمی در شیوه‌ها و اهداف آموزشی دارند، نادیده گرفته شده است. این بی‌توجهی در خصوص مدرسۀ البرز بیشتر مشهود است؛ زیرا با توجه به قرارگیری آن در پایتخت، تحت‌تأثیر نظام‌های حکومتی و همچنین ناسیونالیسم تجددگرا قرار گرفته است که به‌نوعی تحت نفوذ اندیشه‌های غرب است. اما مدرسۀ ایرانشهر علاوه بر شباهت‌های ظاهری به معماری ایرانی، تلاش کرده است تا شیوه‌های آموزش ایرانی و به‌کارگیری فضای باز را نیز در نظر بگیرد.
 

کلیدواژه‌ها