بازشناسی معیارهای مؤثر بر تجربه و ادراک ساکنان از چرخۀ ساخت‌وساز در محیط‌های مسکونی، نمونۀ موردی: محلۀ سادات و همت‌آباد بابلسر

نویسنده

دانشگاه مازندران

چکیده

تأیید نقشه‌های معماری و اعطای پروانۀ ساختمانی، بخشی از جریان ساخت‌وساز در محیط‌های مسکونی است. جریان پیوسته‌ای که تأثیرات متفاوتی بر محیط و ساکنان آن بر جای می‌گذارد. بررسی این اثرات نیازمند دریافت ادراک ساکنان از آن در طول زمان است تا در شکل‌دهی به مراحل مختلف چرخۀ ساخت‌وساز مورد استفاده قرار گیرد. از سوی دیگر، سازوکار هدایت تغییرات تدریجیِ کالبدی براساس تجربۀ ساکنان، نیازمند مدلی است که آن را با روند عینی تلفیق و امکان شناخت محیط مسکونی را در هر مقطع زمانی میسر سازد. به‌دلیل پیچیدگی عناصر و فرایندهای تغییر در محیط کالبدی که دارای ابعاد عاطفی، شناختی و رفتاری است، چارچوب مفهومی پژوهش حاضر با تکیه بر مدل بنیان پاسخگویی محیطی جک نسر، به‌منظور دریافت رفتارهای ارزیابانه و چرخه‌های انطباقی ‌هالینگ و گاندرسون در سیستم‌های طبیعی، مبنایی برای شناخت فرایند ادراک غیرسلسله‌مراتبی تغییرات کالبدی توسط ساکنان فراهم آورده است. پژوهش به روش کیفی و از نوع نظریۀ زمینه‌ای انجام شده است. سؤالات مصاحبۀ عمیق از مدل پیشنهادی جهت دریافت نظر هجده نفر از ساکنان اصیل دو محلۀ همت‌آباد و سادات در شهر بابلسر به‌عنوان مکان پژوهش به‌کار گرفته‌ شد. انتخاب مصاحبه‌شوندگان به روش گلوله‌برفی و معیار کفایت تعداد مصاحبه‌شوندگان نیز اشباع نظری بوده است. مفاهیم، مقولات و سپس مقولات اصلی به روش کدگذاری باز استخراج و مدل‌های زمینه‌ای مبتنی بر شرایط، تعاملات و پیامدها تبیین شدند. براساس نتایج پژوهش، ساکنان در طول زمان، شاخص‌هایی را برای ارزیابی عاطفی از تغییرات کالبدی به‌دست می‌آورند. تمرکز بر ماهیت پویای تغییرات، تغییر روایت بر مبنای انگیزه‌های اقتصادی، فقدان تداوم کالبدی گذشته و امروز و تنظیم سطح انطباق با درونی‌سازی عوامل بیرونی، از موضوعات اصلی در نگرش ساکنان به‌ترتیب در مراحل متروکه شدن، تخریب، ساخت و بهره‌برداری بوده است. پذیرش و کاربست معیارهایی چون حفظ مفهوم سکونت، الگوهای مرجع و استانداردهای ذهنی مرتبط با محیط در روند جاری تغییر، توأمان توسط سازندگان و ساکنان، می‌تواند تا حدی خسارت‌های ناشی از فقدان اسناد راهنما برای کنترل چرخه‌های ساخت در محلات مسکونی را کاهش دهد.

کلیدواژه‌ها