حفاظت معماری و نسبت آن با تاریخ معماری، با نگاه به تجربۀ حفاظت در ایران

نویسندگان

چکیده

حفاظت معماری و تاریخ معماری هریک مفهوم و حوزۀ جداگانه‌ای دارند. حفاظتْ حفظ اثر تاریخی و استمرار حیات آن را دنبال می‌کند و تاریخ معماری به‌دنبال شناخت و فهم معماری گذشته است. حفاظت با بناهای تاریخی که شواهد تاریخ معماری محسوب می‌شوند، سروکار دارد که علاوه‌بر سرنوشت این شواهد، تحقیق تاریخ معماری نیز اهمیت می‌یابد. در این تحقیق، به‌دنبال آنیم که بفهمیم رابطۀ حفاظت معماری و تاریخ معماری چگونه به‌وقوع می‌پیوندد و در این رابطه، چه نسبتی میان این‌ دو قابل‌تصور است؟ هدف از این نوشتار، فهم این نسبت برای پیشبرد تاریخ معماری ایران است. روش تحقیق به‌کاررفته، توصیفی‌تحلیلی و با اتکا به استدلال‌های عقلی است. راه به‌دست‌آوردن داده‌ها کتابخانه‌ای و در موارد محدود، مشاهدات میدانی بوده است. برای تبیین موضوعْ حفاظت در جایگاه عمل و جایگاه نظر شناسانده شده و تاریخ معماری در دو معنای تاریخ (1) معماری و تاریخ (2) معماری به‌کار رفته است. نقطۀ تلاقی و اشتراک حفاظت و تاریخ معماری در فضای کاری حفاظت و در دو پردۀ اصلی به‌وقوع می‌پیوندد. پردۀ نخست مربوط به مطالعات مقدماتی حفاظت است؛ زیرا اثر تاریخی (اثر معماری) را به‌درستی نمی‌توان مرمت کرد مگر آنکه به‌درستی شناخته شود و بخش مهمی از این شناخت در حوزۀ تاریخ معماری روی می‌دهد. پردۀ دوم در حین انجام عملیات حفاظتی روی می‌نماید. به این نحو که ممکن است نشانه‌هایی در بنای تاریخی آشکار شود که تا پیش از این شناخته شده نبود؛ این آثار درواقع شواهد تازه‌ای است که دست‌مایه‌ای برای تاریخ معماری محسوب می‌شود. نحوۀ عمل حفاظت و تاریخ معماری، آن‌ها را در نقش پیش‌برنده (خادم) یا سدکننده (مانع) نسبت به‌هم آشکار می‌کند. تجربۀ حفاظت در ایران نیز بیان‌کنندۀ رابطۀ میان حفاظت و تاریخ معماری است که آغاز جدیِ آن از میانۀ دهۀ 1340ش است. تاریخ‌نگاریِ معماریِ بناها و مجموعه‌هایی از قبیل مسجدجامع اصفهان، کاخ عالی‌قاپو، کاخ چهل‌ستون اصفهان، مسجدجامع اردستان، گنبد سلطانیه و دیگر بناها در حین حفاظت و مرمت به‌انجام رسید. مطالعات منتشرشده نشان می‌دهد شناختی که در حین حفاظت از بناها حاصل شده، مبتنی بر شواهد و اسناد پنهان در بنا بوده و نسبت‌به تاریخ‌نگاری‌هایی که از راه‌های دیگر حاصل شده، متفاوت است.

کلیدواژه‌ها