امروزه خلاقیت مفهومی است که برخورداری از آن، بهنوعی مرادف ارزشمندی شخص و عمل او شمرده میشود. این مفهوم ازآنرو که در حوزۀ ادبیات آموزشی و حرفهای معماری بسیار موردتوجه بوده و جایگاه ویژهای دارد، نهتنها زمینه برای تأمل در آن میگستراند، بلکه ضرورت بازاندیشی «معنا»ی آفرینش را هم ایجاد میکند. چنین وضعیتی در معماری پیش از مدرن مطرح نبوده است، لذا این سؤال اساسی طرح میشود که آیا عمل خلاقانه فینفسه واجد ارزش است و اگر نیست، چه چیزی و چگونه آن را واجد ارزش میکند، با کدام مبانی سنجیده و در چه زمینههایی و با چه حدودی تأیید یا نفی میشود؟ روش تحقیق براساس راهبرد تفسیری، بههمراه استدلال منطقی و بهرهگیری از مدلسازی مفهومی بوده است؛ بهاینترتیب، یک ساختار نظری سه وجهی در نظر گرفته شده است. در وجه اول، بحث خلاقیت از دو منظر علمی و فلسفی ِسنتگرا و نوگرا تبیین شده است؛ وجه دوم دو مبحث «مفهوم» و «ارزش» خلاقیت را پوشش میدهد؛ وجه سوم مربوط است به نسبت موضوع با دو نوع از معماریِ «الگومدار» و «بدون الگو». درنتیجه و در تطبیق دو نگرش علمی و فلسفی مفهوم خلاقیت، ادعای منشأ «هیچ» برای خلاقیت، بر پایۀ ادبیات موجود، هم در نگرش سنتی و هم در رویکرد مدرن رد شده یا حداقل موردتردید واقع میگردد؛ درنتیجه، خلاقیت همواره مبتنیبر الگوست؛ اما تفاوت کار، صرفاً از محل «الگوپذیری صریح و آشنا» و «الگوپذیری غیرصریح و ناآشنا» یا «زمینهگرا بودن» و «زمینهگرا نبودن» الگوها قابلطرح است؛ که این موضوع در بررسی نمونۀ موردی طرحهای توسعۀ سنتی و مدرن مجموعه حرم حضرت معصومه(س) در قم مورد تحلیل و تبیین قرار گرفته است. درنهایت و پس از مقایسۀ ارزش عمل خلاقانۀ قیاسی و استقرایی از دو منظر معاصر و اسلامی، این نتیجه حاصل شد که ماهیت خلاقیت از دیدگاه مدرن و سنتی تفاوت ماهوی باهم ندارد، بلکه موضوع اساسی باید مربوط به ارزشها باشد و اینکه هریک، کدام وجه خلاقیت (صراحت الگویی یا پنهانکردن الگو) را ترجیح میدهند؛ بررسی انتهای مقاله از منظر اسلامی، وجه نخستـ صراحت الگوییـ را بهوضوح واجد ارزش بیشتر نشان میدهد.