ارزیابی برنامه‌های آموزش معماری دورۀ کارشناسی در ایران از منظر توجه به مؤلفه‌های فرهنگی

نویسندگان

1 دانشکده معماری، پردیس هنرهای زیبا، دانشگاه تهران

2 دانشکده معماری، پردیس هنرهای زیبا

چکیده

حرفۀ معماری و به تبع آن آموزش معماری فرایندی است که به‌شدت متأثر از عوامل فرهنگی، تاریخی، جغرافیایی و اجتماعی هر سرزمین است. یکی از مهم‌ترین اهداف آموزش معماری، باید پرورش معمارانی باشد که بتوانند بر پایۀ شناخت ویژگی‌‌های فرهنگی سرزمین خود، به امر معماری در ایران بپردازند. بنابراین این پرسش مطرح است که آیا نظام‌ آموزش معماری در ایران، معمارانِ جوان را برای حل مسائلِ بومی‌ـ منطقه‎ای‌شان و طراحی هوشمندانه در بستر فرهنگی سرزمینشان آماده می‌کند؟ در این مقاله برای ارزیابی آموزش معماری از منظر توجه به مؤلفه‌های فرهنگی، از روش تحلیل محتوا استفاده شده است. بنابراین، نخست فرهنگ به‌طور عام تعریف شده و سه مولفۀ اصلی آن در قالب جهان‌بینی و باورها، جغرافیا و تاریخ تببین شده‌اند. سپس موضوعات مؤثر بر معماری در هریک از این سه حوزه، به روش دلفی مشخص شده‌اند. در بخش دوم با تکیه بر مؤلفه‌ها و موضوعات تعیین‌شده، برنامۀ آموزش فعلی معماری در کشور ارزیابی شده است. در این ارزیابی سه برنامۀ آموزشی مصوب شورای عالی برنامه‌ریزی، برنامه‌های بازنگری‌شدۀ دانشگاه شهیدبهشتی و تهران بررسی شده است تا میزان توجه به مؤلفه‌های فرهنگی در اهداف و متن طرح دروس این برنامه‌ها در چهار حوزۀ کلی دروس طراحی معماری، دروس تاریخ و مبانی نظری، دروس فن ساختمان و در نهایت دروس اختیاری ارزیابی شود. نتایج حاصل از این بررسی نشان می‌دهد که میزان توجه به موضوعات سه حوزۀ جهان‌بینی، تاریخ و جغرافیا در طرح دروس مختلف سه برنامۀ بررسی‌شده همسان نیست و در محتوای مصوب برای دروس آموزش معماری، به اندازۀ کافی از ظرفیت‌های هر حوزه برای توجه به مؤلفه‌های فرهنگ استفاده نشده است. به عبارتی هریک از سه حوزۀ اصلی دروس آموزش معماری ظرفیت مناسبی برای پرداختن به مؤلفه‌های فرهنگی حوزۀ تاریخ، جغرافیا و جهان‌بینی فراهم می‌کند که لازم است در تدوین طرح درس‌ها به‌طور مشخص به آن‌ها اشاره شود. بازنگری برنامه‌های آموزش معماری با رویکرد تحلیل محتوا و تدوین دروس جدید فرصت مناسبی برای جبران کمبودهای موجود در آموزش معماری منطبق با بستر فرهنگی ایجاد می‌کند.

کلیدواژه‌ها