روابط بین «ویژگی‌های شناختی» و «پیکره‌بندی فضایی» محیط مصنوع، تجربه‌ای در دزفول

نویسندگان

1 دانشگاه شهید بهشتی

2 دانشگاه ادینبورگ انگلستان

چکیده

در یک محیط مصنوع شهری، از یک سو مردم براساس شناخت فضایی خود در محیط رفتار می‌کنند؛ رفتار فضایی در تعامل با محیط در گرو این شناخت است. از سوی دیگر، بسیاری از مطالعات اشاره داشته‌اند که پیکره‌بندی فضایی به‌عنوان مشخصه‌های رابطه‌ای بین عناصر فیزیکیمحیط، شناخت فضایی مردم را تحت تأثیر قرار می‌دهد. این مقاله براساس روش‌شناسی پیشنهادشده، تلاشی است برای تبیینو فهم ویژگی‌ها و روابط بین شناخت فضایی و پیکره‌بندی فضایی محیط مصنوع در سه محله از بافت قدیم شهر دزفول.شناخت فضایی محیط به‌وسیلۀ روش نقشه‌پردازی شناختی از طریق کروکی‌پردازی و مصاحبۀ توأم با پرسشنامه، برای سنجش بازنمایی‌های شناختی و مفهوم خوانایی محیط مطالعه شده و پیکره‌بندی فضایی به‌وسیلۀ روش چیدمان فضا برای سنجش ویژگی‌های ترکیبی محیط شامل پارامتر‌های هم‌پیوندی کلی، هم‌پیوندی محلی و اتصال و پارامتر‌های تفسیری وضوح و رابطۀ جزء با کل، مطالعه شده است.به‌منظور دستیابی به اهداف پژوهش، روش‌های تحلیلی‌توصیفی با استفاده از نقشه‌های به‌دست‌آمده و روش‌های مطالعات همبستگی آماری بین پارامترهای کیفی شناخت فضایی و پارامتر‌های کمّی پیکره‌بندی فضایی استفاده شده‌اند. مفهوم خوانایی نیز، به‌عنوان پارامتر تفسیریِ کیفی محیط در ارتباط با ویژگی‌های پیکره‌بندی فضایی مورد تحقیق واقع شده و شاخص آشنایی با محیط هم به‌عنوان متغیر تعدیل‌کننده مدّ نظر قرار گرفته شده است. استخراج داده‌های شناختی، تعیین ویژگی‌های فضایی کمّی محیط مصنوع دزفول و تبیین روابط بین آن‌ها از یافته‌های مهم این پژوهش محسوب می‌شوند. آزمودن روش‌شناسی ارائه‌شده با قابلیت‌های تحلیلی متنوع، ضمن ارائۀ توصیه‌های لازم برای پژوهش‌‌های بعدی از دستاورد‌های دیگر تحقیق می‌باشند.

کلیدواژه‌ها